شب یلدا شب از غم گذشتن
کنار هم نشستن
انار و سیب و انگور
بشن غما ازت دور
شب یلدا همه شاد و غزل خون
میادش بوی مهمون
ندارم آروزیی به جز لبای خندون
چشمات مثل این شب یلداست دلبرونست
لبات مثل قرمزیه انار دونه دونست
امشب از اون شباست که
یه شب تو سالش کمه
حالم خوبه کنارت
چشم و دلم روشنه
چه سنت شیرینیه
میخونیم از حافظ و فال
سرد و گرمیم پیش هم
تو این شب قشنگ سال
پاییز دیگه تموم میشه
میرقصه برگا رو درخت
میاد فصل زمستون و
میشینه دونه های برف