قبل از این که هم سقف هم باشیم باید میشناختیم همو همو
فرق بین رویای من تا تو چه قدر سرد کرد خونمو خونمو
عشقمو با این که به چشمات دیدی بازم ازم پرسیدی
تو صداقت چشمامو هیچوقت نفهمیدی
با دروغ گفتی که دوسم داری به هرچی دلت خواست رسیدی
تو اما دیوار آرزوهاتو کچ دیدی
نه من دلواپس توام نه تو اونی که من میخوام
از فکرای تو سرت خیلی وقته که جدام
خواهش نمیکنم بمون خواهش نمیکنی نرم
پیشم چیزی رو جا نزار اینجوری راحت ترم

با چشم بسته نمیشه راهو پیدا کرد
تو هیچ کویری نمیشه سرابو دریا کرد
بستس چشای ما روی هم دیگه از هم بی خبریم
خستس دلای ما از پروازو با هم نمی پریم

نه من دلواپس توام نه تو اونی که من میخوام
از فکرای تو سرت خیلی وقته که جدام
خواهش نمیکنم بمون خواهش نمیکنی نرم
پیشم چیزی رو جا نزار اینجوری راحت ترم