افق نگاه تو مثل آسمون لاجوردیه
توی قطبم قدم زدن با تو مثل حس کویر گردیه
گرم گرم ام از اتفاق تو
با وجود این که روز سردیه
به درختای چیتگر میگم
با تو من یه آدم دیگم
مثله حس بستنی خوردن
تو شب چله خیابون نآب
بکری مثل قهوه ی داغ
زیر تیغ عمودی آفتاب
به من از چهار سمت جغرافی
هی بتاب هی بتاب بتاب
بهترین فراره ما از دود
تله کابین بام تهران بود
درک تاریخ فلسفه از چشات
مثل دنیای صوفی مرموزه
باز کن چشمت رو که خوشحالم
از تبه افتتاح این موزه
منجی من بیا تو آتیشم
پره سیمرغ داره میسوزه
پاتوق خاطره و خنده
رستورانهای سر بنده
من به همراهه تو سفر کردم
به همه قصه های رویایی
توی کشتیه نوح بودم
که تورو دیدم پری دریای
تو جهان مصیبت و اندوه
بهترین فرم قاصدک هایی
توی کنسرت سالن میلاد
بهترین هامون اتفاق افتاد
سر من درد میکنه با صد
هیجانی که خالی از پوچه
سفر با تو تا ته رویا
بهترین ماجرای هر کوچه
دسته تهران رویامو چسبیده
چقدر دسته شهر من نوچه
به برم با خنده و شدی
تا کناره برجه آزادی