با هیچی خوب نمیشه اینجا حالم
میدونم این شهر دیگه نیست جا من
نبردی با خودت از اینجا یادتو
چشمات ازم دست برنمیدارن
پاک نمیشه از رو صورتم نگات
آویزونه گوشمه صدا خنده هات
یکی دو روز نبود ماله هم بودیم
وقتی همه کافه ها آشنائه برات
هرجامیرم فکرتم میبرم
تموم نشد جون گرفت تو تنم
میلرزه صدام تا اسمتو میاد
نشد عشقتو از زندگیم بکنم
لباسام هنوز میدن بوی عطرتو
روزی نیست با خودم نشه بحثه تو
یه جوری بهم پیچیده زندگیم
از هیچکی کاری برنمیاد غیر تو
یادمه هر وقت بارون که میزد
هوا که خونه رو تاریکش میکرد
میگفتی خالیه تو خیابون جامون
قدم بزنیم با هم زیر بارون
هرجامیرم فکرتم میبرم
تموم نشد جون گرفت تو تنم
میلرزه صدام تا اسمتو میاد
نشد عشقتو از زندگیم بکنم